وِبی بنا نهادیم که پایه اش اعتقاد به حق تعالی، زیر بنایش اکرام پیغامبر اکرم و فنداسیونش ارادت اهل بیت، ستون های آن علی بن موسی الرضا است.
ما پنج جوانکیم از مرکزی با نام 22 واقع در شرق تهران، میدان چهارصد دستگاه. دست به دست هم می دهیم، قلم های خویش را بر هم متحد نموده و به رشته پژوهش هایی دست خواهیم زد.
علی سمیعی آن کس است که پی سی را چون مرکبی نیکو زیرپای خویش دارد و پی سی رانی می کند.
محمد مهدی کمیلی هم به نوعی کارگر معدن مان است و در اعماق موتور جستجوی گوگل به کند و کاو مجاهدت برای یافتن طلا و جواهر می پردازد.
کامران کیانلو آن است که در حجمی جات و سفال و معمارگری سررشته ای دارد و همان گونه که ما بر خانه ی خویش استحضار کامل داریم او بر حجمی جات معمارگری مستحضر است.
محمد جواد نجفی آن شیخی است که آموزه های دینی اش بسیار است و اندکی رجال و درایت و حدیث هم می داند و به موقع لزوم به قرآن نیز بس آگاه است.
در آخر اینجانب که نامم علی و شهرتم کاظمی است قرار دارم، اندکی دست بر ادب دارم
و بانویی داریم که اندکی مدبر است و اندکی دبیر و مدیر نیز هست. نامش ملیحه و فامیلش حیدری است.
زین پس یک روز به میان (یا همان در میان) جدیدیجاتی بر این وِب روان خواهیم کرد، در باب معمارگری حرم آسمان هشتم.